معنی دلداده

دلداده
معادل ابجد

دلداده در معادل ابجد

دلداده
  • 48
حل جدول

دلداده در حل جدول

  • دلربا، محبوب، معشوق، نگار، شیدا، عاشق
  • عاشق‌پیشه
مترادف و متضاد زبان فارسی

دلداده در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • دلربا، محبوب‌معشوق، نگار، وامق، دلبسته، شیدا، شیفته، عاشق، مفتون. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

دلداده در فرهنگ معین

  • عاشق، دلباخته، علاقه مند، مشتاق. [خوانش: (~. دِ) (ص مف.)]
لغت نامه دهخدا

دلداده در لغت نامه دهخدا

  • دلداده. [دِ دَ / دِ] (ن مف مرکب) دل داده. علاقه مند. راغب. مایل. خواهان. || عاشق. (آنندراج). فریفته. دلبسته. دل باخته:
    چو دلداده یاری ز دلبر برشک
    زمانی همی بارد از دیده اشک.
    اسدی.
    پند دهی کز بلای عشق حذر کن
    مردم دلداده را چه سود کند پند.
    ادیب صابر.
    گر این صاحب جهان دلداده ٔ تست
    شکاری بس شگرف افتاده ٔ تست.
    نظامی.
    عاشق دلداه را خواب ای شگفت.
    مولوی.
    دلداده را ملامت کردن چه سود دارد
    می باید این نصیحت کردن به دلستانان. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

دلداده در فرهنگ عمید

  • دل‌بسته، دلباخته، فریفته، عاشق،
فرهنگ فارسی هوشیار

دلداده در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (صفت) عاشق دلبسته دلباخته، علاقه مند راغب مایل.
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید