معنی دفینه

دفینه
معادل ابجد

دفینه در معادل ابجد

دفینه
  • 149
حل جدول

دفینه در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

دفینه در مترادف و متضاد زبان فارسی

فرهنگ معین

دفینه در فرهنگ معین

  • (دَ نِ) [ع. دفینه] (اِ. ) گنج یا پولی که در زمین دفن کرده باشند. ج. دفاین. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

دفینه در لغت نامه دهخدا

  • دفینه. [دَ ن َ / ن ِ] (از ع، اِ) دفینه. مالی که در زمین دفن کرده باشند. (غیاث). ثقل. گنج. خزانه. (یادداشت مرحوم دهخدا). گنجینه. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به دفینه شود: مغفل. گفت بیا تا از آن دفینه چیزی برگیریم. (کلیله و دمنه).
    ای صورتت ز گوهر معنی خزینه ای
    ما را ز داغ عشق تو در دل دفینه ای.
    سعدی.
    || (اصطلاح حقوق مدنی) مالی است که در زمین یا بنائی دفن شده و برحسب اتفاق و تصادف پیدا شود. ماده ٔ 173 قانون مدنی دفینه (و به اصطلاح فقهی، کنز) با «لقطه» موارد مشترکی پیدا می کند. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

دفینه در فرهنگ عمید

  • پنهان،
    (اسم) پول یا چیز دیگری که زیر خاک پنهان کرده باشند، گنج،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

دفینه در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

دفینه در فارسی به عربی

ترکی به فارسی

دفینه در ترکی به فارسی

فرهنگ فارسی هوشیار

دفینه در فرهنگ فارسی هوشیار

فرهنگ فارسی آزاد

دفینه در فرهنگ فارسی آزاد

  • دَفینهَ، گنج- آنچه که در خاک پنهان کرده باشند- زن پوشیده و مستور (جمع: دَفائِن). توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید