معنی دستاس

دستاس
معادل ابجد

دستاس در معادل ابجد

دستاس
  • 525
حل جدول

دستاس در حل جدول

فرهنگ معین

دستاس در فرهنگ معین

  • (دَ) (اِمر.) آسی که با نیروی دست می چرخد و کار می کند.
لغت نامه دهخدا

دستاس در لغت نامه دهخدا

  • دستاس. [دَ] (اِ مرکب) دست آس. آسیایی باشد که آن را به دست گردانند. (برهان). آسی باشد که به دست گردانند. (جهانگیری) (از انجمن آرا). آسیایی که به زور دست بگردد. (آنندراج). آسیایی دستی که بدان غله دست آس کنند. (از شرفنامه ٔ منیری). آسیاسنگی که به دست گردانند و به لهجه ٔ شوشتر دس آس گویند. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی). آسیا که با دست گردانند نه با آب و یا بادو یا ستوری. (یادداشت مرحوم دهخدا). آسیا. (اوبهی). آسدست. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

دستاس در فرهنگ عمید

  • آسیای کوچک که دارای دو سنگ و یک دستۀ چوبی است و آن را با دست می‌گردانند، آس‌دست، آس‌دستی،. توضیح بیشتر ...
گویش مازندرانی

دستاس در گویش مازندرانی

فرهنگ فارسی هوشیار

دستاس در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (اسم) آسی کوچک که دو سنگ بر روی هم دارد و دارای دسته ای چوبی است که آنرا با دست گردانند آس دستی. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید