معنی درودگری
لغت نامه دهخدا
درودگری. [دُ گ َ] (حامص مرکب) شغل درودگر. حرفه ٔ درودگر. نجاری و شغل چوب تراشی. (ناظم الاطباء). نجاره. (منتهی الارب) (دهار): هوشنگ... دیوان را قهر کرد و آهنگری و درودگری و بافندگی پیشه آورد. (نوروزنامه). درودگری کار بوزینه نیست. (کلیله و دمنه). سین چون دندانهای اره ٔ درودگری باید. (از راحه الصدور، در تعلیم خط).
- امثال:
از بوزینه درودگری نیاید. (امثال و حکم).
فارسی به انگلیسی
Carpentry, Woodcuting
تعبیر خواب
اگر به خواب بیند که در خواب درودگری می کرد، دلیل است مردم را نیکوخواه و مصلح است، ولکن صحبت او با مردمان به نفاق است و بعضی را نصیحت نکند و به طریقی معالجه خود را به ایشان نماید، زیرا که اصل چوب به خواب، نفاق است. - محمد بن سیرین
درودگر در خواب، مردی است که مردمان را ادب و فرهنگ آموزد و مصلح کارهای مردم است در راه دین و نفاق از ایشان زایل کند و چوب در خواب مرد مانند، که از ایشان فساد و نفاق است. و درودگر را کار راست کردن چیزها است، از این سبب درودگر در خواب معلم است، که کودکان جاهل و نادان را دانش و فرهنگ آموزد و راه دین نماید. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
تراشیدن و بریدن و راست کردن چوب تعلیم نیکو است، لکن فعل نفاق با وی است. - امام جعفر صادق علیه السلام
حل جدول
فرهنگ معین
(~.) (حامص.) نجاری.
فرهنگ عمید
پیشۀ درودگر، نجاری،
فارسی به عربی
نجاره
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
444