معنی درختی با گلهای سرخرنگ
حل جدول
ارغوان
سرخرنگ
میگون
درختی زینتی با گلهای زیبا
کاملیا
اسب سرخرنگ
بورسا
کهر
کَهَر
بورسار
درختی با گلهای سفید و معطر
اقاقیا
گلهای خوشبو
ضیمران
اکسید سرب سرخرنگ
شنگرف
لغت نامه دهخدا
درختی. [دِ رَ] (ص نسبی) منسوب به درخت. هر چیز که نسبت به درخت دارد، چون سیب درختی و جز آن. || از رستنی ها آنچه همانند درخت تنه و ساقه دارد و بر زمین گسترده نباشد چون شاه پسند درختی، شمشاد درختی و جز آن. رجوع به درخت شود.
شیر درختی
شیر درختی. [رِ دِ رَ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) کندر. (منتهی الارب). رجوع به کُنْدُر شود.
تاتوره ٔ درختی
تاتوره ٔ درختی. [رَ ی ِ دِ رَ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) یکی از اقسام درختی تاتوره که در ایران وجود دارد و آن داتورافاستوزا است این درختچه در بندرعباس کاشته می شود و جزء درختان زینتی است که از خارج وارد شده است. (از درختان جنگلی حبیب اﷲ ثابتی ص 62). در بندرعباس آنرا پر منگناس گویند.
فارسی به عربی
شجری
فارسی به آلمانی
Baumartig [adjective]
معادل ابجد
2413