معنی دربانی کعبه

حل جدول

دربانی کعبه

سدانت


کعبه

بهترین خانه

لغت نامه دهخدا

دربانی

دربانی. [دَ] (حامص مرکب) شغل و منصب نگهبانی در و قاپوچی گری. (ناظم الاطباء).دربان بودن. بِوابَت. حِجابَت. حِجبَه:
وگر فغفور چینی را دهد منشور دربانی
به سنباده حروفش را بسنباند در احداقش.
منوچهری.
یهودآسا غیاری دوز بر کتف مسلمانان
اگرشان بر در اغیار دین بینی به دربانی.
خاقانی.
و راجع به شغل دربانی و حجابت در دربارهای اسلامی رجوع به تاریخ تمدن اسلامی جرجی زیدان ج 1 ص 200 و ترجمه ٔ فارسی آن ج 1 ص 252 شود.
- دربانی کردن، حاجبی و بوابی کردن. نگهبانی از در و ورودگاه بزرگان کردن:
چو طاوس بهشت آید پدیدار
بجای حلقه دربانی کند مار.
نظامی.
سِدانَه، سَدن، دربانی کردن کعبه یا بتخانه. (از منتهی الارب).
- دربانی نمودن، حراست کردن از در و نگهبانی نمودن آن. (از ناظم الاطباء).


کعبه ستای

کعبه ستای. [ک َ ب َ / ب ِ س ِ] (نف مرکب) ستاینده ٔ کعبه. آنکه کعبه را ستاید. کعبه پرست:
گر محرم عیدند همه کعبه ستایان
تو محرم می باش و مکن کعبه ستایی.
خاقانی.


کعبه شناسی

کعبه شناسی. [ک َ ب َ / ب ِ ش ِ] (حامص مرکب) عمل کعبه شناس. معرفت به کعبه. (یادداشت مؤلف).


کعبه پرست

کعبه پرست. [ک َ ب َ / ب ِ پ َ رَ] (نف مرکب) پرستنده ٔ کعبه. کعبه ستا. آنکه کعبه را پرستد:
به منی و عرفاتم ز خدا درخواهید
که هم از کعبه پرستان خدائید همه.
خاقانی.


کعبه جو

کعبه جو. [ک َ ب َ / ب ِ] (نف مرکب) جوینده ٔ کعبه. طالب کعبه. زائر کعبه:
مرد بود کعبه جو طفل بود کعب باز
چون توشدی مرد دین روی ز کعبه متاب.
خاقانی.

تعبیر خواب

دربانی

اگر کسی بیند که دربانی می کرد، دلیل که جاجتی که دارد روا شود، از مردی بزرگ و عزت و جاه یابد. اگر بیند که دربانی میکرد و در نبود، دلیل که خاص و مقرب پادشاه شود. اگربیند که پادشاه او را از دربانی معزول کرد، تاویلش به خلاف این است. - محمد بن سیرین


کعبه


دیدن کعبه درخواب خلیفه بود بر آن کس که کعبه قبله او بود و هر زیادت و نقصان که در آن بیند، دلیل بر خلیفه بود. اگر بیند که طواف کعبه می کرد، دلیل بر صلاح دین او بود و از خلیفه فائده یابد. اگر بیند که احرام بسته بود و روی در کعبه داشت، دلیل به زیادتی صلاح او بود. اگر بیند که سرای او کعبه بود و مردم آنجا را زیارت می کردند، دلیل که امانت مردم کند و حرمت یابد. - محمد بن سیرین


دیدن کعبه در خواب بر چهار وجه است.

اول: خلیفه.

دوم: امام.

سوم: ایمان.

چهارم:امنیت و ایمنی.

یوسف نبی علیه السلام گوید:

دیدن رفتن به کعبه و ایمنی وسلامت بود - امام جعفر صادق علیه السلام


اگر پادشاهی در خواب بیند که به کعبه رفت، دلیل که از جانب حق تعالی بزرگیش زیاده گردد. اگر بیند که کعبه بیفتاد یا بسوخت، دلیل که حال خلیفه تباه گردد. اگر بیند که درکعبه بود، دلیل که از شر دشمن ایمن گردد. اگر بیند که روی به حجر الاسود نهاد، دلیل که حج بگذارد. اگر بیند که بر بام کعبه بود، دلیل که بیننده بدمذهب بود. - جابر مغربی

فرهنگ فارسی هوشیار

دربانی

شغل ومنصب دربان


کعبه

خانه خدای، بیت العتیق، بیت الله الحرام

فرهنگ معین

کعبه

هر خانه چهارگوشه، غرفه، خانه خدا، بیت الحرام. [خوانش: (کَ بِ) [ع. کعبه] (اِ.)]

واژه پیشنهادی

کعبه

مقدس ترین عبادتگاه و زیارتگاه مسلمانان

معادل ابجد

دربانی کعبه

364

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری