معنی درام

درام
معادل ابجد

درام در معادل ابجد

درام
  • 245
حل جدول

درام در حل جدول

  • غم انگیر، غمبار، بحرانی، وخیم
  • واحد پول ارمنستان
  • نمایش غم انگیز
مترادف و متضاد زبان فارسی

درام در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • نمایشنامه، غم‌انگیز، غمبار، بحرانی، وخیم
فرهنگ معین

درام در فرهنگ معین

  • نمایشنامه، نمایشنامه ای که در آن همه گونه رویدادی وجود دارد، چه غم انگیز، چه شادی آور. [خوانش: (دِ) [فر. ] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

درام در لغت نامه دهخدا

  • درام. [دَرْ را] (ع ص) زشت رفتار. (منتهی الارب). قبیح و زشت در رفتار. (از اقرب الموارد). || (اِ) خارپشت. (منتهی الارب). قنفذ. (اقرب الموارد). توضیح بیشتر ...
  • درام. [دِ] (فرانسوی، اِ) نمایشنامه و داستانی که موضوع آن غم انگیز و شادی بخش باشد. (اصطلاح تآتر) لفظی که گاه بمعنی تئاتر بطور کلی و گاه به معنی جنبه های خاص هنر نمایش بکار میرود. اصل یونانی این کلمه، «دراما» است به معنی «کاری که میشود» یا «عملی که روی میدهد». و در یونان باستان، مراد از این کلمه کاری بود که بر روی صحنه ٔ نمایش در برابر چشم تماشاگران روی میداد. از اینجاست که کلمه ٔ درام را در بیشتر موارد به معنای تئاتر یا نمایش بطور کلی (در هر کشوری یا در هر عصری) می توان بکار برد و هر یک از اشکال و شاخه های گوناگون هنر نمایش را جزئی از مفهوم کلی درام بشمار آورد، فی المثل در صحبت از تاریخ درام مراد نمایش بطور کلی است که تراژدی، کمدی، ملودرام، تعزیه و تقلید و مسخره بازی را در برمیگیرد و انواع هنر نمایشی از قبیل پانتومیم، باله، خیمه شب بازی، اپرا، و حتی سینما را (تا آنجا که جنبه ٔ نمایشی و دراماتیک آنها مورد نظر باشد) شامل میشود. توضیح بیشتر ...
  • درام. [دَرْ را] (اِخ) از معظم قرای طارم علیا. (نزهه القلوب ج 3 ص 65). دهی است جزءدهستان طارم بالا بخش سیردان شهرستان زنجان، واقع در77هزارگزی شمال باختری سیردان و سر راه عمومی خلخال به طارم با 751 تن سکنه. آب آن از رودخانه ٔ سیاه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2). توضیح بیشتر ...
  • درام. [دَ] (اِخ) از دیههای قاسان بوده است، و در مورد تسمیه ٔ آن در تاریخ قم چنین آمده: و بعد از آن موضع درام ظاهر شد، و گفتند در انبر یعنی مجمع شعب پس از این جهت است آنرا درام نام کردند، و گویند که نام او در اصل درِ آرام بوده است یعنی در شادی، پس تخفیف کردند و گفتند درام، و نیز گفته اند که فرعون موسی از این دیه بوده است. (تاریخ قم ص 75 و 138). صاحب مجمل التواریخ والقصص ص 525 آنرا بعنوان یکی از هفت پاره ٔ شهر اصفهان نام برده است که این پاره ٔ شهرها نزدیک بهم بوده اند، چون مدینه و مجموعاً اصفهان را تشکیل می دادند. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

درام در فرهنگ عمید

  • (ادبی، تئاتر) نمایش یا داستانی که به حوادث زندگی نزدیک باشد و مطالب غم‌انگیز و خنده‌دار هر دو در آن وجود داشته باشد،
    (صفت) [عامیانه، مجاز] ناراحت‌کننده و غم‌انگیز،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

درام در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

درام در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

درام در فرهنگ فارسی هوشیار

  • نمایشنامه و داستانی که موضوع آن غم انگیز و شادی بخش باشد زشت رفتار، قبیح. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید