معنی دارسی

لغت نامه دهخدا

دارسی

دارسی. (اِخ) ویلیام ناکس دارسی تبعه ٔ انگلستان در سال 1848 م. به جهان آمد. در 17سالگی با خانواده ٔ خود به استرالیا مهاجرت کرد. پدرش وکیل دعاوی بود و به این ترتیب فرزند خود را نیز به آموزش علم حقوق ترغیب کرد. دیری نگذشت که ویلیام نیز پیشه ٔ پدر را پیش گرفت و سالیانی وکیل دادگستری بود. روزی شخصی بنام «ساندی مورگان » یک قطعه سنگ کوارتز به او نشان داد و او را به استخراج معادن، بخصوص معدن طلا تشویق کرد. بزودی با استخراج معادن طلای آن سامان، دارسی دولتمند شد و به لندن بازگشت. یک مرد ارمنی بنام «کتابچی خان » که روزی رئیس گمرکات ایران بود و از وجود نفت و منابع دیگر در خاک ایران آگاهی داشت فرزندان خود را برای تحصیل به اروپا فرستاده و بوسیله ٔ آنها «سرهانری ولف » را وادار کرده بود که با دارسی وارد مذاکره شود و به دارسی اطمینان بدهد که در خاک ایران به نفت خواهد رسید. تاریخ این داستان مقارن آغاز پادشاهی مظفرالدین شاه است. در زمان او چون خودش مرد توانایی نبود نفوذ دولت های روس و انگلیس در ایران بیشتر شد و هر کدام در گرفتن امتیازات مختلف از دولت ایران بر یکدیگر پیشی جستند سرانجام در 28 ماه مه 1901 بموجب امتیازی، استخراج معادن نفت سراسر ایران بجز استانهای شمالی (آذربایجان - گیلان - مازندران - گرگان و خراسان) به دارسی داده شد. دارسی از نقاطی که آتشکده های ایران باستان درآن بود شروع بکاوش کرد و از فارس تا کوهپایه های آرارات همه جا را کند و کاوید و سرانجام ناامید شد. بویژه بانکهای انگلیسی هم دیگر به او اعتباری نمیدادند و مردم انگلستان این مرد سخت کوش را دیوانه میشمردند.او بار دیگر قرارداد تازه ای با دولت ایران بست که بموجب آن از 1901 تا 66 سال بعد اختیار هرگونه کاوش وخاک برداری به او داده شد. سرانجام بقول خودش ایران «وطن ثانی » او گردید. چرچیل نخست وزیر سابق انگلستان موجباتی پیش آورد که بتواند این امتیاز را در اختیار دولت انگلیس قرار دهد و در ماه مه 1914 که اندک اندک جنگ جهانی درمیگرفت، لایحه ٔ خرید سهام شرکت نفت انگلیس و ایران را از مجلس گذراند و به این ترتیب قرارداد ویلیام ناکس دارسی متعلق بدولت انگلیس شد. (از کتاب طلای سیاه یا بلای ایران ابوالفضل لسانی صص 48-51).

انگلیسی به فارسی

Darcy-Weisbach equation

معادله دارسی-ویسباخ


coefficient of permeability

ضریب دارسی


Darcy equation

معادله دارسی


reopening a case (or hearings)

اعاده دارسی، رسیدگی مجدد، اجازه ارائه ادله و مدارک جدید

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

دارسی

275

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری