معنی خودبینی

خودبینی
معادل ابجد

خودبینی در معادل ابجد

خودبینی
  • 682
حل جدول

خودبینی در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

خودبینی در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • تکبر، خودخواهی، خودستایی، خودپسندی، خویشتن‌بینی، غرور، کبر، خودنگری، نخوت،
    (متضاد) افتادگی، فروتنی. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

خودبینی در لغت نامه دهخدا

  • خودبینی. [خوَدْ / خُدْ] (حامص مرکب) انانیت. عُجب. خویشتن بینی. پندار. (یادداشت مؤلف). تکبر. غرور. (ناظم الاطباء):
    زخم بلا مرهم خودبینی است
    تلخی می مایه ٔ شیرینی است.
    نظامی.
    بدین خوبی که رویت رشک ماهست
    مبین در خود که خودبینی گناهست.
    نظامی.
    مردم ِ دیده چو خودبینی نکرد
    جای خود جز دیده من بینی نکرد.
    عطار.
    تا مصور گشت در چشمم جمال روی دوست
    چشم خودبینی ندارم رای خودراییم نیست.
    سعدی.
    تاب خوردم رشته وار اندر کف خیاطصنع
    بس گره بر خیط خودبینی و خودرایی زدم. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

خودبینی در فرهنگ عمید

  • خودبین بودن، غرور، تکبر،
فارسی به انگلیسی

خودبینی در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

خودبینی در فارسی به عربی

فارسی به آلمانی

خودبینی در فارسی به آلمانی

  • Anmaßung (f), Arroganz (f), Hochmut (m)
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید