معنی خوبان

لغت نامه دهخدا

خوبان

خوبان. (اِخ) دهی است جزء دهستان الموت بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین. آب آن از رودخانه ٔ شاهرود و محصول آن غلات وشغل اهالی زراعت و راه مالرو است. این ده وقف بر امام زاده زکریا است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).


خوبان رزگاه

خوبان رزگاه. [رَ] (اِخ) دهی است از دهستان حومه ٔ شهرستان شهسوار دارای 900 تن سکنه. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).

حل جدول

خوبان

نیکان

واژه پیشنهادی

کارگردان فیلم عروسی خوبان

محسن مخملباف


نویسنده فیلم عروسی خوبان

محسن مخملباف


فیلمبردار فیلم عروسی خوبان

علیرضا زرّین دست


کارگردان سریال مهر خوبان

یوسف سید مهدوی


کنایه از مویِ خط خوبان

مورچه قیرفام


از بازیگران فیلم عروسی خوبان

ابراهیم آبادی

حسین مسلمی

عصمت مخملباف

ایرج صغیری

حسین حسین خانی

رؤیا نونهالی

ضرب المثل فارسی

هزار وعده خوبان یکی وفا نکند

مفهوم ضرب المثل هزار وعده خوبان یکی وفا نکند
این مثل در ستایش عمل به وعده و نهی از بی وفایی ست

معادل ابجد

خوبان

659

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری