معنی خواهر امام رضا (ع)

لغت نامه دهخدا

خواهر امام

خواهر امام. [خوا / خا هََ رِ اِ] (اِخ) زیارتگاهی است در رشت. (یادداشت بخط مؤلف).


امام رضا

امام رضا. [اِ رِ] (اِخ) علی بن موسی علیهما السلام. امام هشتم شیعه ٔ امامیه ٔ اثناعشریه. رجوع به علی... شود.

امام رضا. [اِ رِ] (اِخ) ده کوچکی است از دهستان جایزان بخش رامهرمز شهرستان اهواز. واقع در 43 هزارگزی جنوب خاوری رامهرمز کنار رود کارون. در دشت قرار گرفته و گرمسیر است. و 35 تن سکنه دارد. آب آن از رودخانه ٔ کارون تأمین میشود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت و گله داری است. ساکنان آن از طایفه ٔ درویش هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).

سخن بزرگان

امام رضا (ع)

هر که در چهارشنبهی آخر ماه سفر کند از هر بلایی نگاه داشته شود و حاجتش را خدا برآورد.

خدا را بندگان هست که در حاجت مردم سعی میکنند ایشان ایمنانند در روز قیامت و هر که دل مؤمنی را شاد کند حق تعالی روز قیامت دل او را شاد کند.

سخی و صاحب همت از طعام مردم میخورد تا مردم از طعام او بخورند و بخیل طعام مردم را نمیخورد تا از طعام او نخورند.

فضیلت نان جو بر نان گندم مانند فضیلت ما اهل بیت است بر سایر مردم.

یک شب درد سر هر گناهی را برطرف میکند مگر گناهان کبیره را.

بیماری برای مؤمن پاک کننده است او را از گناهان و رحمت الهی است نسبت به او از برای کافران عذاب و لعنت است.

کسی که تقیه را ترک کند چنان است که نماز را ترک کند.

هر مؤمنی که یک بیت شعر در مدح اهل بیت بگوید حق تعالی برای او در بهشت شهری بنا کند بزرگتر از هفت برابر دنیا و چون در آن شهر آید هر ملک مقرّب و هر پیغمبر مرسل به دیدن او بیایند.

با عاقل مصاحبت کن هر چند کریم نباشد و از عقلش بهرهور شو و از خُلق بدش احتراز کن و با کریم مصاحبت کن هر چند عاقل نباشد که به عقل خود از کرم او منتفع میشوی و بگریز نهایت گریختن از احمقی که بخیل باشد.

معادل ابجد

خواهر امام رضا (ع)

1965

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری