معنی خروار

خروار
معادل ابجد

خروار در معادل ابجد

خروار
  • 1007
حل جدول

خروار در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

خروار در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • سیصد کیلو، یک‌سوم‌تن، یک بار خر، یک‌عالم، مقدارزیاد، مانند خر. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

خروار در فرهنگ معین

  • آن مقدار بار که بر پشت خر حمل کنند، واحدی است برای وزن. [خوانش: (خَ) (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

خروار در لغت نامه دهخدا

  • خروار. [خ َرْ] (اِ مرکب) توده چیزی که بقدر بلندی جسم خر، یا آنکه چیزی که در بار بقدر برداشتن خر باشد یعنی خر آنرا تواند برداشت، یا آنکه «وار» دراصل بار بوده بقلب اضافت یعنی بار خر و بدین تقدیر باری که معتاد برداشتن خر باشد، یا آنکه خر بمعنی کلان و خربار بمعنی بار کلان، پس در این صورت در هر دو اخیر بار بمناسبت قرب مخرج به واو بدل کرده اند. (آنندراج). تنگ. (فرهنگ اسدی). در حاشیه ٔ برهان قاطع آمده است: از: «خر» + «وار» (بار)، بار یک خر، باری که خر تواند برداشت، تنگبار. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

خروار در فرهنگ عمید

  • واحد سنتی اندازه‌گیری وزن، برابر با مقدار باری که یک خر می‌توان حمل کند،
    واحد اندازه‌گیری وزن، برابر با ۳۰۰ کیلوگرم،
    [قدیمی] مقدار زیاد،
    (صفت) خرمانند، مانند خر، شبیه خر: نیک نگه کن به تن خویش دَر / باز شو از سیرت خروار خویش (ناصرخسرو: ۱۷۸)،. توضیح بیشتر ...
گویش مازندرانی

خروار در گویش مازندرانی

  • دو یا چهارلنگه بار بار خر یا اسب – واحد وزن برابر یکصدو بیست. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

خروار در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ 003 کیلو، صد من، بار خر
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید