معنی خانه تابستانی

لغت نامه دهخدا

خانه ٔ تابستانی

خانه ٔ تابستانی. [ن َ / ن ِ ی ِ ب ِ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) خانه ای که در تابستانها برای زیست اختیار کنند. مصیف. (دهار).


تابستانی

تابستانی. [ب ِ / ب َ] (ص نسبی) منسوب به تابستان، صیفی. آنچه که مخصوص این فصل باشد: خانه ٔ تابستانی. لباس تابستانی. ازض ٌ مصیفه، زمین تابستانی. (منتهی الارب). مکان ٌ مصیف، جای تابستانی. (منتهی الارب). مکان ٌ مصیوف، جای تابستانی. (منتهی الارب).

فارسی به عربی

فارسی به آلمانی

خانه تابستانی

Kiosk (n), Verkaufsstand (m)


تابستانی

Sommer (m)

واژه پیشنهادی

خانه تابستانی

خان غرد

بشکم

پچکم

فرهنگ فارسی هوشیار

تابستانی

(صفت) منسوب به تابستان صیفی لباس تابستانی خانه تابستانی.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

تعطیلات تابستانی

فرویشهای تابستانی

مترادف و متضاد زبان فارسی

تابستانی

تابستانه،
(متضاد) زمستانی، صیفی،
(متضاد) شتوی

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

خانه تابستانی

1580

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری