معنی خاطرجمعی
لغت نامه دهخدا
خاطرجمعی. [طِ ج َ] (حامص مرکب) خاطرجمع بودن. اطمینان.
حل جدول
اطمینان
مترادف و متضاد زبان فارسی
آسودگی، اطمینان، بیتشویشی، اطمینانخاطر، اعتماد، راحتی، وثوق،
(متضاد) پریشانخاطری
فارسی به عربی
تامین
معادل ابجد
933