معنی حواصیل

فرهنگ عمید

حواصیل

پرنده‌ای آبچر با منقار بلند، گردن دراز، و پاهای دراز، غم‌خورک،

حل جدول

حواصیل

مرغ ماهیخوار

مرغ ماهی خوار

ماهیخوار


مرغ ماهیخوار

حواصیل


پرنده بزرگ و سفید باتلاقی

حواصیل، پلیکان

فرهنگ فارسی هوشیار

حواصیل

(اسم) حواصل تیرنگ وکا (گویش مازندرانی)

فرهنگ معین

حواصیل

(حَ) [ع.] (اِ.) = حواصل: غم - خورک، ماهی خور.

مترادف و متضاد زبان فارسی

حواصیل

حواصل، غم‌خورک

فارسی به عربی

حواصیل

مالک الحزین

گویش مازندرانی

کئو بکا

حواصیل خاکستری – اگرت – از خانواده ی حواصیل


کهو بکا

حواصیل خاکستری

انگلیسی به فارسی

heron

حواصیل

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

حواصیل

145

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری