معنی حنجره
فارسی به انگلیسی
Larynx
فارسی به ترکی
hançere
فارسی به عربی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(حَ جَ) [ع. حنجره] (اِ.) نای، حفره ای که در عقب دهان و در زیر حلق واقع است و صوت از آن خارج می شود.
فرهنگ عمید
عضوی غضروفی که در وسط گردن قرار دارد و حاوی تارهای صوتی است، نایگلو،
فرهنگ واژههای فارسی سره
خشکنای، چاکنای
فارسی به ایتالیایی
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
حلق، حلقوم، خشکنای، گلو
کلمات بیگانه به فارسی
خشکنای
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد
266