معنی حماسی

لغت نامه دهخدا

حماسی

حماسی. [ح َ سی ی] (ص نسبی) منسوب به حماسه: اشعار حماسی، اشعار رزمی.

فارسی به انگلیسی

حماسی‌

Epic, Heroic, Homeric

حل جدول

حماسی

شعری که در وصف دلیران، جنگ ها و دلاوری های آنان باشد، اشعار رزمی

اپیک


شعر حماسی

شعر رزمی، شعری که در وصف دلیران، جنگ ها و دلاوری های آنان باشد.


سراینده حماسی انگلیسی

تنیسون


اثر حماسی هومر

ایلیاد


اثری حماسی از فنلون

تلماک

کلمات بیگانه به فارسی

حماسی

پهلوانی

فرهنگ فارسی هوشیار

حماسی

پهلوانی رزمی رزمیک (صفت) منسوب و مربوط به حماسه پهلوانی، (ادب) شعری که موضوع آن وصف جنگها و دلاوریها باشد.

واژه پیشنهادی

فرهنگ عمید

حماسی

شعری که در وصف دلیران، جنگ‌ها، و دلاوری‌های آنان باشد،

مترادف و متضاد زبان فارسی

حماسی

مربوط به‌حماسه، حماسه‌دار، پهلوانی، جزی

فارسی به عربی

حماسی

بطولی، ملحمه

فارسی به ایتالیایی

معادل ابجد

حماسی

119

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری