معنی حق العبور
لغت نامه دهخدا
حق العبور. [ح َق ْ قُل ْ ع ُ] (ع اِ مرکب) راهداری. حق زنجیر. || ترانزیت. (فرهنگستان).
فرهنگ عمید
پولی که برای گرفتن اجارۀ عبور از جایی یا کشوری پرداخت میشود، ترانزیت،
حل جدول
ترانزیت
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) وجهی که بابت عبور از جاده و کوچه پردازند ترازیت.
فارسی به ایتالیایی
pedaggio
معادل ابجد
417

![معنی و تعبیر شکل زن باردار [حامله] در فال قهوه چیست ؟](https://www.jadvalyab.ir/blog/wp-content/uploads/2022/05/7-similar-to-the-image.jpg)

