معنی حرف فراری
حل جدول
لغت نامه دهخدا
مترادف و متضاد زبان فارسی
رمیده، گریخته، گریزان، گریزپا، متنفر، متواری، نفور
فارسی به عربی
مراوغ، هارب
فرهنگ فارسی هوشیار
گریزان (صفت) گریزان، در حال گریز.
فارسی به ایتالیایی
evaso
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
779