معنی جیب بر
فرهنگ معین
(بُ) (ص فا.) دزدی که پول و مال کسان را از جیب آنان برباید، کیسه بر.
جیب
(اِ.) کیسه مانندی که به لباس می دوزند تا در آن پول یا کیف پول و امثال آن را قرار دهند.، ~ خود را پر کردن (کن.) مال اندوختن (از راه نامشروع).، ~ کسی را زدن پول کسی را دزدیدن.، توی ~ خود گذاشتن (کسی را). (کن.) بسیار قوی تر یا زرنگ تر بودن (از
گریبان، یخه، جمع جیوب، سینه، دل. [خوانش: (جَ یا جِ) [ع.] (اِ.)]
فرهنگ عمید
فارسی به انگلیسی
Light-Fingered, Pickpocket
فارسی به ترکی
cepçi
فرهنگ فارسی هوشیار
فارسی به آلمانی
عربی به فارسی
ناحیه ای که کشور بیگانه دور انرا گرفته باشد , ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انرا کاملا احاطه کرده باشد , تحت محاصره , جیب , کیسه هوایی , پاکت , تشکیل کیسه در بدن , کوچک , جیبی , نقدی , پولی , جیب دار , درجیب گذاردن , درجیب پنهان کردن , بجیب زدن
گویش مازندرانی
جیب بیرون لباس
مترادف و متضاد زبان فارسی
گریبان، یخه، یقه، دل، سینه، خریطه، کیسه
فارسی به ایتالیایی
tasca
معادل ابجد
217