معنی جویا شدن

حل جدول

فارسی به عربی

جویا شدن

اسال، استفسر


جویا

طامح


جویا شد

استعلم، استنجع

فارسی به آلمانی

جویا شدن

Auffordern, Bitten, Fragen, Verlangen

فرهنگ عمید

جویا

جستجوکننده، جوینده،

فارسی به انگلیسی

جویا

Aspirant, Student, Wooer


جویا شدن‌

Ask, Demand, Inquire, Search, Seek

گویش مازندرانی

جویا

حساسیت و برآمدن موی بدن

فرهنگ فارسی هوشیار

جویا

جوییدن، جویان جستجو کننده، جوینده

فرهنگ معین

جویا

(ص فا.) جوینده، جستجو کننده.

مترادف و متضاد زبان فارسی

جویا

جوینده، متجسس، متفحص

نام های ایرانی

جویا

پسرانه، جوینده، پهلوان مازندرانی بود که بدست رستم کشته شد، جستجو کننده، جوینده

معادل ابجد

جویا شدن

374

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری