معنی جویا شدن
حل جدول
فارسی به آلمانی
Auffordern, Bitten, Fragen, Verlangen
فرهنگ عمید
جستجوکننده، جوینده،
گویش مازندرانی
حساسیت و برآمدن موی بدن
فرهنگ فارسی هوشیار
جوییدن، جویان جستجو کننده، جوینده
فرهنگ معین
(ص فا.) جوینده، جستجو کننده.
مترادف و متضاد زبان فارسی
جوینده، متجسس، متفحص
نام های ایرانی
پسرانه، جوینده، پهلوان مازندرانی بود که بدست رستم کشته شد، جستجو کننده، جوینده
معادل ابجد
374