معنی جوال

جوال
معادل ابجد

جوال در معادل ابجد

جوال
  • 40
حل جدول

جوال در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

جوال در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • جانخانی، خرجین، عدل، گونی
فرهنگ معین

جوال در فرهنگ معین

  • (جَ وّ) [ع.] (ص.) بسیار جولان کننده.
  • کیسه، کیسه بزرگ ساخته شده از پارچه خشن، پارچه خشن و یا ضخیم، یک لنگه بار، بدن (انسان)، چیزی گشاده. ، در ~ کسی نگنجیدن فریب کسی را نخوردن. [خوانش: (جُ یا جَ) (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

جوال در فرهنگ عمید

  • بسیار جولان‌کننده، بسیار گردش‌کننده،
  • کیسۀ بزرگ از نخ ضخیم یا پارچۀ خشن که برای حمل بار درست می‌کردند، بارجامه،
    پارچۀ ضخیم و خشن،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

جوال در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

جوال در فارسی به عربی

گویش مازندرانی

جوال در گویش مازندرانی

  • کیسه ی پشمین که از موی بز بافته شودو از کیسه معمولی حجیم...
فرهنگ فارسی هوشیار

جوال در فرهنگ فارسی هوشیار

  • گردنده، بسیار جولان کننده
فارسی به آلمانی

جوال در فارسی به آلمانی

واژه پیشنهادی

جوال در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید