معنی جنگ کودکانه
حل جدول
فیلمی از ابوالقاسم طالبی
لغت نامه دهخدا
کودکانه. [دَ ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) بچگانه وبطور بچگی. (ناظم الاطباء). بچگانه. همچون طفلان. (فرهنگ فارسی معین). چون کودکان. و رجوع به کودک شود.
فرهنگ معین
(دَ نِ) (ق.) مانند کودکان بودن مجازاً: غیرمنطقی، نامعقول.
فرهنگ عمید
به روش کودکان، مانند کودکان،
مترادف و متضاد زبان فارسی
بچگانه، طفلانه، کودکوار، کودکوش
واژه پیشنهادی
ابوالقاسم طالبی
فیلمبردار فیلم جنگ کودکانه
حسن پویا
کارگردان فیلم جنگ کودکانه
ابوالقاسم طالبی
موسیقی فیلم جنگ کودکانه
ستّار اورکی
ستّار اورکی
تهیّه کننده فیلم جنگ کودکانه
محسن علی اکبری
از بازیگران فیلم جنگ کودکانه
امیر گیتی یان
توفیق مقدّم
حسن نانکلی اهورا
فرهنگ فارسی هوشیار
بچه گانه
معادل ابجد
179