معنی جمار
فرهنگ عمید
=جمره
جمره
[جمع: جمار و جَمَرات] تکهای آتش، اخگر،
بخار و حرارتی که در آخر زمستان از زمین برمیخیزد و برای آن سه نوبت و برای هر نوبت هفت روز فاصله قائل گردیدهاند و در نوبت سوم درختان بیدار میشوند: جمرهست مگر خصم تو زیرا که نپاید / در هیچ عمل منصب او بیش سه دم را (انوری: ۸)،
پنیر
نانخورشی که از شیر درست کنند، شیر را کمی گرم میکنند بعد پنیرمایه به آن میزنند به فاصلۀ چند ساعت مانند ماست میبندد سپس آن را در کیسه میریزند تا آبش برود و سفت شود. پنیر دارای مقدار زیادی مواد سفیدهای، چربی، کلسیم، و فسفر است. ویتامین a ، b ، و c نیز دارد. پنیری که از شیرِ چربینگرفته تهیه شود ارزش غذایی بیشتری دارد،
* پنیر نخل: مادهای سفید، شیرین و به شکل پنیر که در بالای ساقه درخت خرما بهوجود میآید، پنیر خرما، جمار،
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ معین
حل جدول
فرهنگ فارسی آزاد
جَمار، جماعت- گروهی از مردم که در محلی جمع شده باشند،
لغت نامه دهخدا
پنیر خرما. [پ َ رِ خ ُ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) ماده ای است چون پنیر دَلَمه سپید و نرم و شیرین که در زیر پوست سر نخل باشد و آن را بشکافند و بیرون آرند و گاهی به اندازه ٔ دنبه ٔ بزرگ گوسفندی باشد. شحم النخل. جمار. رجوع به پنیر نخل شود.
پنیر نخل
پنیر نخل. [پ َ رِ ن َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) چیزی است شیرین سپیدرنگ قریب به طعم شیر که در درون گلوگاه و سر نخل جای دارد و چون آن را ببرند یا زخمی برآن کنند نخل از ثمر بازماند. جمار. شحم النخل. لب ّالنخل. قلب النخل. پنیر خرما. رجوع به پنیر خرما شود.
پای شیب
پای شیب. (اِخ) عقبه ای است دشوار برای رَمی جمار. (فرهنگ رشیدی). عقبه ای است بجهت رمی جمرات که یکی از اعمال حج است. (برهان). مکانی است در راه مکه و در آنجا عقبه ای است که چون شیطان به آنجا رسد در بند می افتد. (از شرح خاقانی) (غیاث اللغات):
دست بالاهمت مردم که کرده زیر پای
پای شیبی کان عقوبتگاه جای شیطان دیده اند.
خاقانی (دیوان چ عبدالرسولی ص 96).
ساحت بستان سرای و بام قصرش کز علو
کاخ و فرواره فراز لامکان آورده اند
در عمود صبح پاشیبی بر این بر بسته اند
وز بنات النعش آنرا نردبان آورده اند.
مظهر؟
معادل ابجد
244