معنی جزیل
فرهنگ عمید
بسیار، فراوان،
[قدیمی] محکم، استوار،
حل جدول
بسیار، فراوان، عظیم
بزرگ و عظیم
سخن شیوا
غرا، جزیل
سخن شیوا
غرا ، جزیل
سخن شیوا
شکر جزیل
هر کس در هر روز هفت مرتبه بگوید: «اَلحَمدُلِلهِ عَلی کُلِّ کانَت اَو هِیَ کائِنِهٍ» شکر آنچه از نعمت ها که بر وی گذشته و آنچه باقی مانده را ادا کرده است.
بزرگ و عظیم
جزیل
بسیار و فراوان
جزیل
سخن شیوا
جزیل
به میزان فراوان
وافر،جزیل
فرهنگ معین
بسیار، فراوان، استوار، محکم. [خوانش: (جَ) [ع.] (ص.)]
مترادف و متضاد زبان فارسی
بسیار، بیشمار، قابلملاحظه، بزرگ، عظیم
فرهنگ فارسی هوشیار
عظیم، استوار
فرهنگ فارسی آزاد
جَزِیْل، بزرگ، زیاد، عظیم، محکم، فراوان، سخن فصیح،
معادل ابجد
50