معنی جریده

جریده
معادل ابجد

جریده در معادل ابجد

جریده
  • 222
حل جدول

جریده در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

جریده در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • روزنامه، مجله، نامه، نشریه، دفتر، تنها، مجرد، منفرد
فرهنگ معین

جریده در فرهنگ معین

  • دفتر، روزنامه، عده ای سوار بدون پیاده، مجازاً س بکبار، مجرّد. [خوانش: (جَ دِ) [ع. جریده] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

جریده در فرهنگ عمید

  • [جمع: جراید] روزنامه، مجله،
    [جمع: جراید] [قدیمی] کتاب، صحیفه، دفتر،
    [قدیمی] دفتر ثبت مسائل مالی لشکر و حکومت: عرض با جریده به نزدیک شاه / بیامد، بیاورد بی‌مر سپاه (فردوسی: ۷/۴۹۱)،
    (صفت) [قدیمی] ویژگی شخص یا لشکر جنگی، کارکشته، و دلیر،
    (صفت) [قدیمی] یکه‌وتنها: جریده یکی قاصد تیزگام / فرستاد و دادش به هندو پیام (نظامی۵: ۹۲۰)،
    (قید) [قدیمی] به‌تنهایی،
    (قید) [قدیمی] با آمادگی،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

جریده در فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

جریده در فرهنگ فارسی هوشیار

  • شاخه بی برگ، و بمعنی صحیفه، روزنامه
واژه پیشنهادی

جریده در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید