معنی جریب

گویش مازندرانی

جریب

مقدار زمینی که با مقیاس رسمی منطقه ده هزارمتر مربع است ولی...

فرهنگ معین

جریب

(جَ) [معر.] (اِ.) 000/100 مترمربع، واحدی برای اندازه گیری زمین. [خوانش: (جَ رَ) [ع.] (مص ل.)]

فرهنگ عمید

جریب

واحد اندازه‌گیری سطح زمین برابر با ۰۰۰/۱۰ مترمربع، هکتار،

فرهنگ فارسی هوشیار

جریب

مقدار معلوم از موزون و زمین

لغت نامه دهخدا

کاخ هزار جریب

کاخ هزار جریب. [خ ِ هَِ ج َ] (اِخ) قصر هزارجریب از ابنیه ٔ دوره ٔ صفویه، واقع در باغ هزارجریب از باغهای مشهور آن عهد است. (از گزارشهای باستان شناسی صص 204- 206).

انگلیسی به فارسی

acre

جریب

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

جریب

215

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری