معنی جریان باد

حل جدول

جریان باد

وزش

کوران

عربی به فارسی

جریان

سیل , سیلا ن , ریزش درونی , جریان بداخل

فرهنگ عمید

جریان

روان شدن آب یا هرچیز مانند آن،
(اسم) [مجاز] رویداد، حادثه، ماجرا،
(اسم) [مجاز] فرایند،
(اسم) [مجاز] موضوع،
(اقتصاد) گردش و دست‌به‌دست شدن پول،
* جریان صفرا: عبور صفرا از یاخته‌های کبدی به کیسۀ صفرا و مجاری صفراوی و ریختن آن در روده و جذب مجدد قسمتی از آن در خون و بازگشت آن به کبد،


باد

باشد: زنده باد، پاینده باد، مرده باد،

مترادف و متضاد زبان فارسی

جریان

روانی، ریزش، سیلان، تداول، رواج، روند، حیص‌وبیص، خلال، قضیه، ماجرا، سیر، کوران، گردش

فارسی به ایتالیایی

جریان

corrente

circolazione

flusso

فارسی به آلمانی

جریان

Aktuell, Gegenwärtig, Laufend, Momentan [adjective], Strom (m), Strömung (f), Einsatz (m), Funktionierend, Gehend, Geschwindigkeit (f), Sickern [verb], Weggehend

فرهنگ معین

جریان

روان شدن (آب و هر چیز مانند آن)، واقع شدن امری، دست به دست شدن پول. [خوانش: (جَ رَ) [ع.] (مص ل.)]

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جریان

روایی، روند، گذران، گردش

فارسی به عربی

جریان

تدفق، توزیع، دائره، دخل، دفق، ذهاب، رواسب طینیه، روماتزم، طیار، فصل، مد


جریان بداخل

جریان

فرهنگ فارسی هوشیار

جریان

روان شدن آب یا هر چیز مانند آن

معادل ابجد

جریان باد

271

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری