معنی جرات

فارسی به انگلیسی

جرات‌

Audacity, Courage, Pluckiness

فرهنگ فارسی هوشیار

جرات

دلیری نمودن یارا گرمک (اسم) دلیری پردلی: ((جرات حرف زدن ندارد. ))

حل جدول

جرات

یارا، بی باکی، بی پروایی، گستاخی، جسارت، دلیری، تهور

یارا

بیباکی، بیپروایی، تهور، جربزه، جسارت، دلیری، زهره، شهامت، عرضه، گستاخی، وثبه

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

جرات

گستاخی


با جرات

یارا


بی جرات

بزدل

کلمات بیگانه به فارسی

جرات

یارا

فارسی به آلمانی

جرات

Geist (m), Gemüt (n), Seele (f)

فرهنگ عمید

جرات

=جرئت

فارسی به عربی

جرات

تجاسر، روح، شجاعه، قوه الشخصیه، معی، مغامره


جرات کردن

تجاسر


با جرات

حازم

فارسی به ایتالیایی

جرات

coraggio

واژه پیشنهادی

جرات

زَهره

معادل ابجد

جرات

604

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری