معنی ثانوی

لغت نامه دهخدا

ثانوی

ثانوی. [ن َ وی ی] (ع ص نسبی) منسوب به ثانی. || دومی. دومین: عادت، طبیعت ثانوی است.


هادروم ثانوی

هادروم ثانوی. [رُ م ِ ن َ] (ترکیب وصفی، اِ مرکب) (اصطلاح گیاه شناسی) مؤلف کتاب گیاه شناسی آرد: نام چوب ثانوی است که در ساقه ٔ قطر آن بیش از قطر آبکش ثانوی میباشد. بنابراین قسمت اعظم حجم ساقه را چوب ثانوی تشکیل میدهد. عناصر تشکیل دهنده ٔ آن آوندها، الیاف و پارانشیم چوبی یا اسکلرو میباشد و در اغلب نباتات دولپه ای به نسبتهای مختلف دیده میشود و بواسطه ٔ شکل و ساختمان و طرز قرار گرفتن و نسبت این سه بافت ممکن است جنس و حتی گونه ٔ درختان را تشخیص داد. اشعه ٔ وسطای هادروم ثانوی که در امتداد اشعه ٔ وسطای لپتوم ثانوی قرار گرفته و دارای همان ساختمان است محل ذخیره ٔ مواد غذایی و دانه های نشاسته میباشد. جدار سلول های آن اغلب نازک و گلوسیدی است و در بعضی نباتات گاهی سخت و چوبی میگردد. (گیاه شناسی تألیف حبیب اﷲ ثابتی صص 370-371).

فارسی به انگلیسی

ثانوی‌

Adjunct, Alternative, Backup, Auxiliary, Collateral, Dependency, Para-, Second, Secondary, Side, Subordinate

فرهنگ فارسی هوشیار

ثانوی

دویمی دیتیگر دو دیگر (صفت) منسوب به ثانی دومی دومین: ((عادت طبیعت ثانوی است. ))

فرهنگ عمید

ثانوی

دومی، دومین،

فارسی به آلمانی

ثانوی

Sekunde (f), Zweit-, Zweit, Zweite (m), Zweiter (m), Zwot-

فرهنگ معین

ثانوی

(نَ یّ) [ع.] (ص نسب.) دومی، دومین.

فارسی به عربی

ثانوی

ثانیه، مدرسه ثانویه


لذت ثانوی

مذاق


تا اطلاع ثانوی

لِأَجَلٍ غَیرِ مُسَمّی

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

اطلاع ثانوی

آگهی پس از این

کلمات بیگانه به فارسی

اطلاع ثانوی

آگهی پس از این

عربی به فارسی

طابق ثانوی

اشکوب کوتاه , نیم اشکوب که میان دو طبقه ساختمان واقع باشد , نیم اشکوب

معادل ابجد

ثانوی

567

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری