معنی تیسر

تیسر
معادل ابجد

تیسر در معادل ابجد

تیسر
  • 670
حل جدول

تیسر در حل جدول

فرهنگ معین

تیسر در فرهنگ معین

  • (تَ یَ سُّ) [ع.] (مص ل.) آسان شدن.
لغت نامه دهخدا

تیسر در لغت نامه دهخدا

  • تیسر. [ت َ ی َس ْ س ُ] (ع مص) آسان شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار) (منتهی الارب) (غیاث اللغات) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آسان شدن کاری. (از اقرب الموارد): نامه فرمودیم با رکابداری مسرع تا از آنچه ایزد عز و جل تیسر کرد. واقف شده آید. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 208). رجوع به تیسیر شود. || سرد گردیدن روز. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آماده شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). آماده شدن جنگ را. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

تیسر در فرهنگ عمید

  • آسان شدن، سهل گشتن،

    آماده شدن،
فرهنگ فارسی هوشیار

تیسر در فرهنگ فارسی هوشیار

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید