معنی تکدی

لغت نامه دهخدا

تکدی

تکدی. [ت َ ک َدْ دی] (ع مص) تکلف در سؤال. (از اقرب الموارد). حاجت خواهی از این و آن در کوی و برزن. گدائی. و رجوع به تکدیه شود.


تکدی کردن

تکدی کردن. [ت َ ک َدْ دی ک َ دَ] (مص مرکب) گدائی کردن. صدقه خواستن. و رجوع به تکدی شود.

فارسی به انگلیسی

تکدی‌

Beggary, Mendicancy

فرهنگ عمید

تکدی

با الحاح چیزی از مردم خواستن، گدایی، دریوزگی،

حل جدول

فرهنگ معین

تکدی

(تَ کَ دِّ) [ع.] (مص ل.) گدایی کردن.

مترادف و متضاد زبان فارسی

تکدی

دریوزه، دریوزگی، دریوزه‌گری، سوال، صدقه‌خواهی، کدیه، گدایی، گدایی کردن


تکدی کردن

گدایی کردن، دریوزگی کردن

فرهنگ فارسی هوشیار

تکدی

گدائی


تکدی کردن

(مصدر) گدایی کردن در یوزگی کردن.


تکدی معرکه گیرا ن

پارسه

فرهنگ فارسی آزاد

تکدی

تَکَدِّی، گدائی کردن، گدائی،

معادل ابجد

تکدی

434

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری