معنی تکاور

تکاور
معادل ابجد

تکاور در معادل ابجد

تکاور
  • 627
حل جدول

تکاور در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

تکاور در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • پیکارگر، جنگاور، جنگی، دلاور، رزمنده، مبارز، نبرده، تازنده، دونده، تیزرفتار، اسب تندرو. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

تکاور در فرهنگ معین

  • دونده، اسب تندرو، افراد ورزیده و آموزش دیده نظامی برای عملیات جنگی. [خوانش: (تَ وَ) (ص مر. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

تکاور در لغت نامه دهخدا

  • تکاور. [ت َ وَ] (نف مرکب) بمعنی تک آورنده باشد یعنی حیوانات رونده و دونده عموماً و بمعنی اسب و شتر باشد که عربان فرس و جمل گویند خصوصاً. (برهان) (آنندراج). ستور رونده ٔ خوشرفتار عموماً و اسب و اشتر خوشرفتار خصوصاً. (ناظم الاطباء). از: تک +آور (آوردن). (حاشیه ٔ برهان چ معین). دونده. تیزتک. تندرو. اسب نجیب. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). اسب و شتر که نیک دونده و رونده بود. (شرفنامه ٔ منیری):
    زبانش چو پردخته شد ز آفرین
    ز رخش تکاور جدا کرد زین. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

تکاور در فرهنگ عمید

  • (نظامی) کسی که آموزش‌های دشواری برای جنگ و حمله‌های غافلگیرانه را گذرانده باشد، کماندو،
    تگاور. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

تکاور در فارسی به انگلیسی

  • Attacker, Commando, Raider, Ranger, Spearhead
فارسی به عربی

تکاور در فارسی به عربی

نام های ایرانی

تکاور در نام های ایرانی

  • پسرانه، دونده، تندرو
فرهنگ فارسی هوشیار

تکاور در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (صفت اسم) دونده رونده، اسب تند رو، شتر تندرو.
واژه پیشنهادی

تکاور در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید