معنی تولا

تولا
معادل ابجد

تولا در معادل ابجد

تولا
  • 437
حل جدول

تولا در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

تولا در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • دوستی، محبت، مودت، مهربانی، وداد، همدمی، امید،
    (متضاد) تبرا. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

تولا در لغت نامه دهخدا

  • تولا. (اِ) در فارسی به معنی سگ بچه. (غیاث اللغات) (آنندراج). رجوع به توله شود. توضیح بیشتر ...
  • تولا. (ع اِ) بلا و سختی و داهیه. یقال: جاء بتولاه. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). رجوع به تاج العروس ج 7 ص 243 س 4 و 5 شود. توضیح بیشتر ...
  • تولا. [ت َ وَل ْ لا] (ع اِمص) محبت و امید. و دوست داشتن. اگرچه برای این معنی تولی. است لیکن فارسیان به تصرف خود به «الف » خوانند چنانکه تمنی را تمنا گویند. (غیاث اللغات) (آنندراج). محبت و دوستی. ضد تبرا. (ناظم الاطباء). بجای تولی استعمال شده است. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا):
    آنگه که مجرد شوی نیاید
    از تو نه تولا نه تبرا.
    ناصرخسرو.
    من تولا به علی دارم کز تیغش
    بر منافق شب و بر شیعه نهار آید.
    ناصرخسرو.
    دینست و علم رحمت و خوددانی
    این را اگر تو ز اهل تولائی. توضیح بیشتر ...
  • تولا. (اِخ) شهری در روسیّه که در شمال مسکو واقع است و 320400 تن سکنه دارد. کارگاههای تولید اسلحه و چاقوسازی و کارخانه های سماورسازی این شهر شهرت دارد. (از لاروس). رجوع به قاموس الاعلام ترکی ذیل کلمه ٔ توله شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

تولا در فرهنگ عمید

  • دوستی‌،
    [مقابلِ تبرا] (فقه) دوستی با دوستان علی‌بن ابی‌طالب و فرزندانش،. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

تولا در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ دوستی مهر ورزی، جانشین کردن، امید بستن تولی. مقابل تبری. محبت و امید، دوست داشتن و بمعنی بلا و سختی. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید