معنی تورم

لغت نامه دهخدا

تورم

تورم. [ت َ رَ] (ع اِ) از انواع مرغان بلندپای دره ٔ نیل است. تورم برای بدست آوردن غذا تا دهان تمساح هم می رود. (از لاروس). طیرالتمساح. قطقاط. و آن مرغی است که در دندانهای تمساح چینه چیند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). مرغی است شبیه کبوتر و آن را طیرالتمساح نامند. (از اقرب الموارد).

تورم. [ت َ وَرْ رُ] (ع مص) برآماهیدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی). آماسیدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). آماسیدن پوست. (از اقرب الموارد). تهبج. انتفاخ. ورم کردن. باد کردن. برآماسیدن. برآماهیدن. (یادداشت بخطمرحوم دهخدا). آماس شدن و بینی پرباد کردن. (آنندراج). || (اِ) آماس و ورم. (ناظم الاطباء).

فارسی به انگلیسی

تورم‌

Distension, Distention, Swell, Weal

فارسی به ترکی

تورم‬

enflasyon

اطلاعات عمومی

تورم

در یک کلام تورم، بالا رفتن قیمت ها است. تمام خانواده ها، کارخانه ها و همچنین دستگاه های دولت، جزو خریداران کالاها می باشند. چیزهایی که اینان می خرند، کالا یا خدمات نامیده می شود. در دوران تورم، مردم پول های خود را سریع تر از جریان تولید کالاها خرج می کنند! در این دوره، مردم با پول زیاد به دنبال کالای کم می دوند. در حالت تورم، قدرت خرید پول نیز کم و کم تر می شود.
ما اگر تمام علت های تورم را نیز بشناسیم، شاید باز هم نتوانیم جلوی پیش آمدن آن را بگیریم! گاهی می گویند ولخرجی ها و خریدهای دولت باعث بروز تورم می شود. و در غرب، گاهی، کارخانه ها و اتحادیه های کارگری را مقصر می دانند. گاهی نیز ولخرجی های خانواده ها را عامل تورم معرفی می کنند! در بیشتر موارد، تورم زاییده ی جنگ است.
در حالت تورم، افزایش پیوسته ی قیمت ها از مقدار خرید یا قدرت خرید واحد پول (ریال، دلار یا هر پول دیگر) می کاهد. برای مثال اگر نرخ تورم ۲ درصد باشد، یک شکلات ۱ دلاری در سال گذشته، به قیمت 02/1دلار در سال جاری فروخته شده است! در چنین وضعی مردم می کوشند تا قیمت ها از آنچه هست، بالاتر نرفته مقدار بیشتری کالا خرید کنند. در اینجا است که کارخانه داران و تولیدکنندگان گمان می برند تقاضا برای اجناس شان افزایش یافته است. به همین علت، پولشان را در راه تولید کالاهای تازه تر، خرید ماشین آلات و کارخانه های جدید به کار می اندازند.
از اینجا تقاضا برای نیروی کار فزونی می گیرد! مردم، درآمدشان بیشتر می شود و پول اضافی خود را خرج می کنند. کارخانه دارها می بینند که کالاهای شان خوب فروش می رود، پس از جایی پول قرض می گیرند و کارخانه شان را گسترش می دهند. بد نیست بدانید ۱۰٫۲۳ دلار امروز، قدرت خرید ۱ دلار در سال ۱۹۵۰ را دارد!
کسانی که در دوره ی تورم زیان می بینند عبارتند از پس انداز کنندگان، بستانکاران یعنی آن هایی که پول به وام داده اند، مقرری گیران و همچنین دارندگان حقوق های ثابت یعنی کارمند و کارگر.
دولت ها به طور معمول پیش از آنکه تلاشی برای مهار زدن به جریان تورم بکنند، می کوشند علت های آن را بشناسند. اگر اقدامات مهار کننده ی درست به عمل نیاید، دولت ها نمی توانند مسئله ی تورم را حل کنند.
جالب است بدانید اولین کشوری که در قرن بیست و یک میلادی، دچار تورم افسار گسیخته شد، کشور زیمبابوه بود. در سال ۲۰۰۸ میلادی یک قرص نان در این کشور بیش از 6/1 تریلیون دلار زیمبابوه ای قیمت داشت!

فرهنگ عمید

تورم

ورم‌ کردن، آماس ‌کردن، آماسیدن،
(اقتصاد) [مجاز] بالا رفتن قیمت‌ها و پایین آمدن ارزش پول،

حل جدول

تورم

آماسیدگی

آماس، ورم

مترادف و متضاد زبان فارسی

تورم

آماس، انتفاخ، برآمدگی، نفخ، ورم، آماس کردن، ورم کرن، آماسیدن، افزایش غیرمعقول قیمت‌ها

فرهنگ فارسی هوشیار

تورم

آماسیدن، ورم کردن

فرهنگ معین

تورم

ورم کردن، انتشار بی رویه اسکناس بدون تناسب با پشتوانه. [خوانش: (تَ وَ رُّ) [ع.] (مص ل.)]

فارسی به عربی

تورم

انتفاخ، تضخم

فارسی به ایتالیایی

تورم

infiammazione


تورم مالی

inflazione

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

تورم کردن

آماسیدن

واژه پیشنهادی

عربی به فارسی

تورم الاصابع

سرمازدگی

معادل ابجد

تورم

646

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری