معنی تله پاتی

حل جدول

تله پاتی

دورآگاهی

برقراری رابطه فکری از دور با یکدیگر

انتقال فکر

فرهنگ معین

تله پاتی

(تِ لِ) [فر.] (اِمر.) انتقال و ارتباط فکر از راه دور، دورآگاهی (فره).

فرهنگ عمید

تله پاتی

نوعی ارتباط فکری میان دو نفر از راه دور و القای مطلبی از راه دور از طرف کسی برای کس دیگر،

فرهنگ فارسی هوشیار

تله پاتی

فرانسوی دور باهمی (اسم) ارتباط فکری میان دو تن از مسافت دور انتقال فکر.


آنتی پاتی

فرانسوی بنگرید به آنتی پاتی

لغت نامه دهخدا

پاتی

پاتی. (اِخ) آدلینا. مغنیه ٔ ایتالیائی مولد بسال 1843م. مطابق با 1259 هَ. ق. در مادرید. و وفات بسال 1919م. مطابق با 1338 هَ. ق..


پاتی کردن

پاتی کردن. [ک َ دَ] (مص مرکب) باد دادن خرمن.


قاتی پاتی

قاتی پاتی. (ص مرکب، از اتباع) درهم مخلوط و ممزوج نامتناسب. قاطی پاطی.
- قاتی پاتی شدن، درهم و برهم شدن. مخلوط شدن.
- قاتی پاتی کردن، درهم برهم کردن. مخلوط کردن.


تله

تله. [ت ِ ل َ / ل َ / ل ِ] (اِ) افزاری باشد حجامان را. (فرهنگ جهانگیری).

تله. [ت َل ْ ل َ / ل ِ] (اِ) پایه ٔ نردبان را گویند. (برهان). پایه ٔ نردبان و زینه پایه. (ناظم الاطباء). پایه ٔ نردبان را در برهان گفته همانا پله را تله خوانده اند. (انجمن آرا).

تله. [ت َ ل َ / ل ِ] (اِ) زر اندوخته. || پایه ٔ نردبان و زینه پایه. (ناظم الاطباء).

واژه پیشنهادی

انتی پاتی

مورد تایید نبودن ، علاقه نداشتن ، باور نداشتن

گویش مازندرانی

تله

تله، دام، صدای تضرع آمیز برخی حیوانات اهلی به هنگام حمله...

معادل ابجد

تله پاتی

848

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری