معنی تلالو

تلالو
معادل ابجد

تلالو در معادل ابجد

تلالو
  • 467
حل جدول

تلالو در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

تلالو در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • برق، تابش، جلا، جلوه، درخشش، درخشندگی، زرق‌وبرق، فروزش، فروغ لمعان، برق زدن، درخشیدن. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

تلالو در فارسی به انگلیسی

  • Glint, Glitter, Gloss, Refulgence, Sparkle
فرهنگ فارسی هوشیار

تلالو در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎- 1 (مصدر) درخشیدن برق زدن، (اسم) درخشندگی. جمع: تلالوات.
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید