معنی تقلا

تقلا
معادل ابجد

تقلا در معادل ابجد

تقلا
  • 531
حل جدول

تقلا در حل جدول

  • فعالیت و جنب و جوش برای رهایی از وضعیتی ناخوشایند
  • دست و پا زدن برای رهایی
  • دست و پا زدن برای رهایی، فعالیت و جنب و جوش برای رهایی از وضعیتی ناخوشایند. توضیح بیشتر ...
مترادف و متضاد زبان فارسی

تقلا در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • اهتمام، تلاش، جهد، زحمت، سعی، کوشش، مجاهدت،
    (متضاد) اهمال، تکاهل، غلت، غلتیدن. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

تقلا در فرهنگ معین

  • (تَ قَ لّ) [ع. تقلی] (مص ل.) کوشش و تلاش کردن.
لغت نامه دهخدا

تقلا در لغت نامه دهخدا

  • تقلا. [ت َ ق َل ْ لا] (اِ) در تداول عامه، کوشش بلیغ. تلاش. جهد. سعی. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || دست و پا زدن برای رهایی از بندی یا برای کاری یا احتراز از کاری و مانند آن. (یادداشت ایضاً). توضیح بیشتر ...
  • تقلا. [ت َ] (اِخ) سلیم بن خلیل بن ابراهیم (1265-1310 هَ. ق. ). مؤسس جریده ٔ الاهرام مصر وی در کفر شیمه ٔ لبنان متولد شد و بمصر مهاجرت کرد و بکمک برادرش بشاره در انتشار این جریده مساعی فراوانی مبذول داشت. رجوع به اعلام زرکلی ج 1 ص 382 و معجم المطبوعات ص 638 شود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

تقلا در فرهنگ عمید

فارسی به انگلیسی

تقلا در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

تقلا در فارسی به عربی

  • اجهاد، تاکید، جهد، شده، صراع، عمل، فوضی، معاناه، نزاع، نشاط، نوبه. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

تقلا در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ جنب و جوش، غلت و واغلت، کوش ‎ (مصدر) دست و پا زدن در بستر غلت خوردن در رختخواب، کوشش و تلاش کردن سعی کردن، (اسم) کوشش تلاش سعی. توضیح در عربی ((ثقلی)) بمعنی از پهلو بپهلو غلطیدن و بی قرار بودن بر فراش است. کوشش، تلاش. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید