معنی تفیش

لغت نامه دهخدا

تفیش

تفیش. [ت َ ف َی ْ ی ُ] (ع مص) لاف زدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). ادعای باطل کردن چیزی را. (از اقرب الموارد). || برگردیدن از چیزی. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). روی گرداندن از چیزی به سبب عجز و ضعف. (از اقرب الموارد).

حل جدول

تفیش

لاف زدن


لاف زدن

تفیش

فرهنگ فارسی هوشیار

پارو تفیش

انگلیسی نو کماهی

معادل ابجد

تفیش

790

قافیه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری