معنی تشنه

تشنه
معادل ابجد

تشنه در معادل ابجد

تشنه
  • 755
حل جدول

تشنه در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

تشنه در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • عطشان، عطش‌زده، عطشناک،

    (متضاد) گرسنه
فرهنگ معین

تشنه در فرهنگ معین

  • انسان یا حیوانی که به آب نیاز دارد، بسیار مشتاق. [خوانش: (~. ) [په. ] (ص. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

تشنه در لغت نامه دهخدا

  • تشنه. [ت ِ ن َ / ن ِ] (اِ) ترجمه ٔ عطشان. (آنندراج). کسی که میل و خواهش نوشیدن آب را دارد و عطشان. (ناظم الاطباء). پهلوی تیشنک از تیشن از تریشن، اوستایی ترشنه، سانسکریت ترشنه، اورامانی تشنه، گیلکی تشنه، فریزندی و یرنی تجنا، نطنزی تاشنا، سمنانی تشون، سنگسری تششون، سرخه ای تشند، لاسگردی تشن، شهمیرزادی تاشنه، عطشان، که تشنگی دارد. (از حاشیه ٔ برهان چ معین). ج، تشنگان:
    تشنه چون بود سنگدل دلبند
    خواست آب آن زمان به خنداخند
    داد در دست او مرنده ٔ آب
    خورد آب از مرند او بشتاب. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

تشنه در فرهنگ عمید

  • انسان یا حیوان که احتیاج به نوشیدن آب دارد،
فارسی به انگلیسی

تشنه در فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی هوشیار

تشنه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • کسی که میل و خواهش نوشیدن آب داشته باشد
واژه پیشنهادی

تشنه در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید