معنی تشریفاتی

حل جدول

فارسی به انگلیسی

تشریفاتی‌

Ceremonial, Formal, Ritual, State

فارسی به عربی

تشریفاتی

رسمی


اقدامات تشریفاتی

إجراءاتٌ رَتیبه (رُوتینیه)

فرهنگ فارسی هوشیار

تشریفاتی

درباری آیینی (صفت) مربوط بتشریفات، معتقد و پابند به تشریفات.

مترادف و متضاد زبان فارسی

تشریفاتی

ظاهرسازی، بی‌محتوا، تجملی، تکلف‌آمیز، مناسب تشریفات، هوادار تشریفات، پای‌بند تشریفات، متکلف

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

تشریفاتی

1401

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری