معنی تزیین

تزیین
معادل ابجد

تزیین در معادل ابجد

تزیین
  • 477
حل جدول

تزیین در حل جدول

  • پیرایش، آراستن، آرایش
مترادف و متضاد زبان فارسی

تزیین در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • آذین، آرایش، زیب، زینت، زیور، آراستن، زینت دادن
فرهنگ معین

تزیین در فرهنگ معین

  • (تَ) [ع.] (مص م.) زینت دادن، زیور کردن.
لغت نامه دهخدا

تزیین در لغت نامه دهخدا

  • تزیین. [ت َزْ] (ع مص) آراستن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). بیاراستن. (زوزنی) (از متن اللغه) (از اقرب الموارد) (از المنجد). آرایش. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا):
    ای جان ترا بباغ دهقان
    از علم و عمل جمال و تزیین.
    ناصرخسرو.
    آنکه زو خاک سیه حورالعین گشت
    حور ازو یابد بر خلد برین تزیین.
    ناصرخسرو (دیوان ص 342).
    زبانها به تحسین عبارات و تزیین اشارات او روان گشت. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

تزیین در فرهنگ عمید

  • زینت دادن، زیور کردن، آراستن،
فرهنگ واژه‌های فارسی سره

تزیین در فرهنگ واژه‌های فارسی سره

فارسی به انگلیسی

تزیین در فارسی به انگلیسی

  • Adornment, Embellishment, Ornament, Trim, Trimming
فارسی به عربی

تزیین در فارسی به عربی

عربی به فارسی

تزیین در عربی به فارسی

  • تزءین , ارایش , پیرایش
فرهنگ فارسی هوشیار

تزیین در فرهنگ فارسی هوشیار

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید