معنی ترقی

ترقی
معادل ابجد

ترقی در معادل ابجد

ترقی
  • 710
حل جدول

ترقی در حل جدول

  • بالا رفتن، بلندشدن
مترادف و متضاد زبان فارسی

ترقی در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • ارتقا، اعتلا، پیشرفت، پیشروی، ترفیع، تعالی،
    (متضاد) تنزل، پسرفت، رونق، توسعه،
    (متضاد) تنزل، رشد، برکشی. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

ترقی در فرهنگ معین

  • بالا رفتن، به درجات عالی رسیدن. [خوانش: (تَ رَ قّ) [ع. ] (مص ل. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

ترقی در لغت نامه دهخدا

  • ترقی. [ت َ رَق ْ قی] (ع مص) ببالا برشدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) (دهار). بلند شدن. (آنندراج). || برآمدن بر نردبان. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). برآمدن بر نردبان پله پله. || بالا رفتن برکوه. (از اقرب الموارد) (از المنجد). گاهی با الی ̍ و گاهی با فی متعدی میشود، فیقال: ترقی و ارتقی الی الجبال و فیه. (از اقرب الموارد). || رسیدن به غایت کاری: ترقی به الامر؛ بلغ غایته. (از اقرب الموارد) (المنجد). یقال: مازال فلان یترقی به الامر حتی بلغ غایته مازال یتنقل به من حال الی حال. توضیح بیشتر ...
  • ترقی. [ت َ] (اِخ) دهی از دهستان پایین رخ است که در بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه و بر 12هزارگزی شمال کدکن و 6هزارگزی شمال جاده ٔ ماشین رو کدکن به رباطسنگ قرار دارد. تپه ماهوری سردسیر است و 293 تن سکنه دارد. آب آن از قنات و محصول آنجا غله و جالیزکاری و شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

ترقی در فرهنگ عمید

  • بر شدن، بالا رفتن، بلند شدن،

    به درجۀ بلند رسیدن،
فرهنگ واژه‌های فارسی سره

ترقی در فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کلمات بیگانه به فارسی

ترقی در کلمات بیگانه به فارسی

فارسی به انگلیسی

ترقی در فارسی به انگلیسی

  • Boost, Growth, Improvement, Progress, Rise, Upswing, Upturn
فارسی به عربی

ترقی در فارسی به عربی

  • ترقیه، تطویر، تقدم، زیاده، قفزه، مصعد، موکب، نمو
فرهنگ فارسی هوشیار

ترقی در فرهنگ فارسی هوشیار

فارسی به ایتالیایی

ترقی در فارسی به ایتالیایی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید