معنی ترعه

فارسی به انگلیسی

ترعه‌

Canal, Channel

فرهنگ فارسی هوشیار

ترعه

‎ آبراه تنگه، آبشخوار، پایه ی نردبان، دهانه ی تالاب دهانه ی استخر، دهانه جوی (اسم) دهانه جوی، راه آب آبراه، مجرای آب باریکی که مصنوعا برای اتصال دریا یا دو اقیانوس یا دو رود بیکدیگر حفر کرده باشند تنگه ترعه پاناما ترعه سوئز.

لغت نامه دهخدا

ترعه ٔ سوئز

ترعه ٔ سوئز. [ت ُ ع َ / ع ِ ی ِ ءِ] (اِخ) قناهالسویس. (المنجد). ترعه ای که بحر احمر را به دریای متوسطمتصل میکند و طول آن 168هزار گز است و به سال 1869 م. از بورسعید (پورت سعید) تا بندر سوئز حفر گردید. (از المنجد). ترعه ٔ سوئز بوسیله ٔ «فردینان دو لسپس » سیاستمدار معروف فرانسوی پایه گذار حفر ترعه ٔ پاناما احداث شد. این ترعه فاصله ٔبین لندن تا بندر بمبئی را چهل درصد کوتاه کرده در سال 1875 انگلستان توانست با خرید مقداری از سهام این ترعه، خود را در اداره و نظارت ترعه ٔ سوئز سهیم سازد. پس از جنگ دوم جهانی و کشمکش های طولانی در سال 1945 دولت بریتانیا ناگزیر گردید که نیروی نظامی خود را از ترعه ٔ سوئز خارج نماید. با آنکه قرارداد بهره برداری از این ترعه تا سال 1968 معتبر بود، پس از روی کار آمدن سرهنگ عبدالناصر و بدست گرفتن تمام قدرت درمصر (1954)، در 1956 ملی شدن ترعه ٔ سوئز را اعلام و از کمپانی ترعه ٔ سوئز خلع ید کرد و اداره ٔ ترعه را دولت مصر در دست گرفت. باآنکه دولتهای فرانسه و انگلیس برای حفظ منافع خود و جلوگیری از ملی شدن این ترعه مداخله ٔ نظامی کردند و مدتی هم بین نیروهای مصر و انگلیس و فرانسه تصادفات شدیدی روی داد، بر اثر دخالت مجدّانه ٔ دولت امریکا و مخصوصاً سازمان ملل متحد قوای فرانسه و انگلیس خاک مصر را ترک گفتند و در سال 1958 بین دولت مصر (جمهوری متحد عرب) و کمپانی سابق ترعه ٔ سوئز موافقت نامه ای امضا شد که بر طبق آن قرار شد که دولت مصر مبلغ 23میلیون لیره بمدت پنج سال از بابت جبران خسارت به سهامداران ترعه ٔ سوئز بپردازد.


ترعه ٔ آتس

ترعه ٔ آتس. [ت ُ ع َ / ع ِ ی ِ ت ُ] (اِخ) ترعه ای است که در حدود سال 481 ق.م. بوسیله ٔ خشایارشا بین دریای مغرب و بحر احمر در دامنه ٔ کوه آتس حفر گردید و این عمل یکی از تدارکات لشکرکشی بزرگ خشایارشا بشمار آمد. و رجوع به تاریخ ایران باستان ج 1 ص 714 و 715 شود.


ترعه ٔ عامر

ترعه ٔ عامر. [ت ُ ع َ / ع ِ ی ِ م ِ] (اِخ) ترعهُ عامر. جایی است در صعید بالا، بر کنار نیل. در آنجا یک قسم ماهی کوچکی که آن را صرایری نامند بحد فراوان یافت می شود و این ماهی خار (تیغ) زیادی در داخل ندارد. (از معجم البلدان). رجوع به ترعه شود.

فرهنگ معین

ترعه

کانال، آبراه بزرگ و عمیقی که بین دو دریا برای عبور کشتی ها ساخته شود، در، دهانه حوض یا استخر. [خوانش: (تُ عِ) [ع.ترعه]]

فرهنگ عمید

ترعه

(جغرافیا) نهر بزرگ و عمیق که بین دو دریا ساخته شود که از آن با کشتی عبور کنند، تنگه، کانال،
[قدیمی] در، باب،
[قدیمی] باغچه،
[قدیمی] دهانۀ جوی یا استخر،

مترادف و متضاد زبان فارسی

ترعه

آبراهه، آبراه، کانال

فارسی به عربی

فارسی به آلمانی

پهلو گرفتن در ترعه

Autowerkstatt (f), Garage (f)

معادل ابجد

ترعه

675

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری