معنی تاوان

تاوان
معادل ابجد

تاوان در معادل ابجد

تاوان
  • 458
حل جدول

تاوان در حل جدول

  • جریمه، جبران، غرامت، عوض
  • تقاص
  • سریالی از شهرام شاه حسینی
مترادف و متضاد زبان فارسی

تاوان در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • بدل، جبران، جریمه، خسارت، عوضی، غرامت، کفاره، مغرم، عوض، مابه‌ازا، جریمه. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

تاوان در فرهنگ معین

  • غرامت، جریمه، عوض، بدل،
لغت نامه دهخدا

تاوان در لغت نامه دهخدا

  • تاوان. (اِ) غرامت. (صحاح الفرس) (فرهنگ خطی کتابخانه ٔ دهخدا) (شرفنامه ٔ منیری) (آنندراج) (انجمن آرا) (برهان) (ناظم الاطباء). جریمانه. (ناظم الاطباء). جریمه. وجه خسارت. جبران ضرر:
    به تاوانْش دینار بخشم ز گنج
    بشویم دل غمگساران ز رنج.
    فردوسی.
    تو از گنج تاوان آن بازده
    بکشور ز فرموده آواز ده.
    فردوسی.
    همان نیز تاوان، بفرمان شاه
    رسانید خسرو بدان دادخواه.
    فردوسی.
    لاجرم شهرتان ویران شد و مستغلی بدین بزرگی از آن من بسوختند، تاوان این از شما خواسته آید. توضیح بیشتر ...
  • تاوان. (اِخ) بلوکی است به ایالت «اندْر - اِ- لوار» فرانسه و در شهرستان «شی نون » واقع است. توضیح بیشتر ...
  • تاوان. (اِخ) شهری است در «برن » سویس، 3000 تن سکنه دارد.

  • تاوان. (اِخ) گاسپار دو سولکس دو مارشال فرانسه که در سال 1509 در «دیژون » متولد شد و خدماتش در «ژارانک » و «مون کونتور» جالب و درخشان بود. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

تاوان در فرهنگ عمید

  • آنچه بابت خسارت و زیانی که از عمل کسی به دیگری وارد شده بگیرند، غرامت،
    بدل،
    [قدیمی] زیان،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

تاوان در فارسی به انگلیسی

  • Compensation, Fine, Forfeit, Forfeiture, Indemnification, Indemnity, Infliction, Mulct, Penalty, Recompense, Redress. توضیح بیشتر ...
فارسی به عربی

تاوان در فارسی به عربی

  • تعویض، ضمان، عقوبه، غرامه
ترکی به فارسی

تاوان در ترکی به فارسی

فرهنگ فارسی هوشیار

تاوان در فرهنگ فارسی هوشیار

  • غرامت، جریمه، وجه، خسارت، جبران ضرر
فارسی به آلمانی

تاوان در فارسی به آلمانی

  • Fein, Geldstrafe (f), Genau, Strafe (f), Strafgebühr (f)
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید