معنی تئوریک
لغت نامه دهخدا
تئوریک. [ت ِ ءُ] (فرانسوی، ص نسبی) مأخوذ از فرانسه و متداول در کتب علمی فارسی امروز، منسوب به تئوری. راجع و متعلق به علم نظری: احکام تئوریک هنگامی ارزنده اند که در عمل بکار آیند. رجوع به تئوری شود.
تئوریکمان
تئوریکمان. [ت ِ ءُ] (فرانسوی، ق) مأخوذ از فرانسه. از روی علم نظری و روش تئوریک. از راه اصول و مبادی ونظریات و دلائل علمی. رجوع به تئوری و تئوریک شود.
فارسی به انگلیسی
Theoretical
فرهنگ معین
(تِ ئُ) [فر.] (ص نسب.) مربوط به نظریه، غیرتجربی، نظری. (فره).
حل جدول
نظریه پردازانه
معادل فارسی تئوریک
نظری
نظری
معادل فارسی تئوریک
نظریهپردازانه
تئوریک
نظریه پردازانه
تئوریک
نظری و غیرتجربی
تئوریک
نظریهپرداز
تئوریک
انگلیسی به فارسی
نظری، کلی، فرضی، نظریه، نگرش، تئوریک، نگره ای
مخفف اصطلاحات انگلیسی
امک سازمانی ایرانی و کمونیستی بود که توسط منصور حکمت و در آذر ۱۳۵۷ پایه گذاری شد. امک مجموعه بحثهای خود را با ترم مارکسیسم انقلابی معرفی میکردند. مهمترین اثر پایهای آن جزوه «اسطوره بورژوازی ملی و مترقی» بود که توسط منصور حکمت نوشته شد و بسیاری از فعالان خط سه از سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و سازمان رزمندگان آزادی طبقه کارگر مواضع اولیه این گروه را کپی برداری از مواضع تقی شهرام چهره اصلی بخش منشعب و مارکسیست سازمان مجاهدین خلق ایران میدانستند. اعضای اتحاد مبارزان کمونیست که اغلب از فعالان خارج کشوری بودند و سواد تئوریک بیشتری از فعالان داخل داشتند با استفاده از برتری سواد سیاسی و تئوریک شان بهدفعات تلاش کردند در سازمانهای خط سه انشعاب ایجاد کنند تا بتوانند از آنها نیرو بگیرند. بطور مشخص در مقطع جنگ ایران و عراق، آنها با بهانه نظرات شووینیستی رزمندگان آزادی طبقه کارگر آشکارا این سازمان را به انشعاب کشاندند.
اتحاد مبارزان کمونیست سه سال پس از تاسیس و در پی سرکوب فزاینده از سوی جمهوری اسلامی، زیستگاه خود را به کردستان و به عنوان راهنمای ایدئولوژیک کومله، انتقال داد.
در سال ۱۳۶۱ امک، کومله و پیکار در یک اتحاد، حزب کمونیست ایران را تشکیل دادند.
فرهنگ فارسی هوشیار
نظری در فارسی نگرشی، اندیشیدنی، بر آوردی (صفت) منسوب به نظر: آنچه با نظر و حدس انجام شود حدسا: } نظری تخمین زد. {، (صفت) آنچه که فهمیدنش محتاج به نظر و فکر باشد مقابل بدیهی: چشم حاضر سخنی کرده نظر بازمرا که بدیهی است بر دقت طبعش نظری. (محسن تاثیر. فرنظا. ) تصدیق نظری. تصدیقی که از راه تامل و فکر بدست آید. یا تصور نظری. تصوری که از راه تامل و فکر بدست آید، علمی مقابل عملی. یا عمل نظری فلسفله نظری حکمت نظری. آن قسمت از علم و فلسفه که ارتباط به عمل ندارد مقابل علم یا فلسفه عملی. فلسفه نظری شامل سه قسمت است: ریاضی طبیعی الهی، آنچه مربوط به نظریه باشد تئوریک مقابل عملی (پراتیک) .
معادل ابجد
636