معنی تئوری
لغت نامه دهخدا
تئوری. [ت ِ ءُ] (فرانسوی، اِ) مأخوذ از زبان فرانسه و متداول در فارسی امروز. این کلمه از ریشه ٔ یونانی «تئوریا» است و بمعنی شناسایی یک علم که بر پایه ٔ تحصیل و تتبع بحاصل آمده باشد و برای تحقق دادن احکام عملی بکار رود. عقیده ٔ منظم. نظریه ٔ علمی. دلایل علمی در موضوعی خاص.
- تئوری پولتیک، نظریه ٔ سیاسی.
- تئوری نظامی، اصول تعلیمات نظام و رساله ای که شامل این اصول باشد.
فارسی به انگلیسی
Ism, Speculative
فرهنگ عمید
نظریۀ علمی اثباتنشده که برای تحلیل و بررسی پدیدهها به کار میرود، فرضیه،
فکر و ایدهای که در چارچوب تحلیلهای ذهنی درست به نظر برسد ولی بهوسیلۀ مشاهدات عینی تایید نشده باشد،
[عامیانه] ایدۀ غیرواقعی، خیالپردازانه، و موهوم،
حل جدول
نظریه علمی
فرضیه علمی
فرضیه
واضع تئوری فرگشت
داروین
تئوری علمی اینشتین
نسبیت
معادل فارسی تئوری
نظریه
فرهنگ معین
علم نظری، فرضیه، مجموعه معلومات که بعضی امور و حوادث را تشریح می کند، نظریه (فره). [خوانش: (تِ ئُ) [فر.] (اِ.)]
مترادف و متضاد زبان فارسی
فرضیه، نظریه، نظری،
(متضاد) عملی، مبادی، مبانی، مجموعه ایدههاو مفاهیم تجریدی
فرهنگ فارسی هوشیار
علم نظری، فرضیه
گروندد تئوری
انگلیسی (نظریه خاکی) نهاده ی خاکی فرو نهاده
گرتد تئوری
انگلیسی (نظریه مجلل) فر نهاد
فارسی به ایتالیایی
teoria
اصطلاحات سینمایی
تئوری که اولین بار توسط الکساندر آستروک (Alexandre Astruc)، در فرانسه و در مقاله ای با نام دوربین - قلم که در سال 1948 منتشر کرد، مطرح شد. از نظر او دوربین چون قلمی است در دست فیلم ساز برای خلق یک فیلم، و نه ارائه تصویری اندیشه های از پیش طراحی شده فیلم نامه نویسان.این تئوری، کارگردان را اصلی ترین عامل تولید فیلم می داند و فیلم را ثمره شخصیت و دیدگاه او می پندارد و تمام فیلم های او را از نظر تکنیک، سبک و تم به یکدیگر مربوط می داند.این تئوری توسط دیگر منتقدان فرانسوی به ویژه منتقدان مجله کایه دو سینما همچون فرانسوا تروفو (Francois Truffaut)، ژان لوک گدار (Jean - Luc Godard) و اریک رومز (Eric Rohmer)، پی گیری شد
معادل ابجد
616