معنی تأثیر

فرهنگ معین

تأثیر

اثر کردن، نفوذ کردن جمع تَأثیرات. [خوانش: (تَ) [ع.] (مص م.)]

بانک شعر

آن دم صبح قیامت‌ تأثیر حلقه‌ ی در شد از او دامن‌گیر

در آن سحرگاه که اثرش مانند روز قیامت هولناک بود، حلقه در، به عبای حضرت علی (ع) آویخت و مانع از رفتن ایشان شد.
(اشاره به روز ضربت خوردن امام علی (ع)، هنگام نماز صبح که به سمت مسجد کوفه می‌رفت.)

ترکی به فارسی

أتکی

تأثیر

انگلیسی به فارسی

Effect

تأثیر


under the action

تحت تأثیر


under the action of

تحت تأثیر


Impressionistic

تأثیر گرا

معادل ابجد

تأثیر

1110

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری