معنی بی زوال

بی زوال
معادل ابجد

بی زوال در معادل ابجد

بی زوال
  • 56
حل جدول

بی زوال در حل جدول

  • همیشگی، جاودان، جاوید، باقی، مانا، پایدار، پاینده
  • انوشه
لغت نامه دهخدا

بی زوال در لغت نامه دهخدا

  • بی زوال. [زَ] (ص مرکب) (از: بی + زوال) دایم. همیشگی. باقی. مستمر. زایل نشدنی. جاوید. جاویدان. بدون تغییر. تغییرناپذیر. ابدی و دائمی. (ناظم الاطباء):
    یکی را مباد عزل یکی را مباد غم
    یکی باد بی زوال یکی باد بی کنار.
    فرخی.
    باد عمرت بی زوال و باد عزت بیکران
    باد سعدت بی نحوست باد شهدت بی شرنگ.
    منوچهری.
    می بخشد به او به آنچه آماده کرده است جهت او از قسم راحت و کرامت و بودن در مقام ابدی بی زوال. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 310). توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

بی زوال در فرهنگ فارسی هوشیار

واژه پیشنهادی

بی زوال در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید