معنی بی خردانه

حل جدول

بی خردانه

بی عقل، غیر عاقلانه، بی احتیاط، سفیه

فارسی به انگلیسی

بی‌ خردانه‌

Irrational, Vacuous

انگلیسی به فارسی

injudicious

بی خردانه

فرهنگ گیاهان

زنیان

هاضوم، اژغون، خردانه

فرهنگ فارسی هوشیار

بلهانه

نابخردانه کم خردانه ‎ بطور بلاهت و بی تمیزی، (صفت) شبیه و مانند بله


احمقانه

بی خردانه خلانه ‎ بشیوه احمق بیخردانه سفیهانه: احمقانه سخن میگوید، (صفت) احمق وار در خور احمقان: شعر احمقانه.

سوئدی به فارسی

omd meslsa

غیر عاقلا نه، بی خردانه، بی عقل، بی احتیاط،


omd mesls

ناشی از عدم تبعیض، خالی از تبعیض، یکسره، غیر عاقلا نه، بی خردانه، بی عقل، بی احتیاط، لجباز در عقیده و عمل، سرسخت، مصر در اشتباه خود،

فرهنگ معین

احمقانه

(اَ مَ نِ) [ع - فا.] (ق.) به شیوه احمق، بی خردانه، سفیهانه.

لغت نامه دهخدا

نامعقولانه

نامعقولانه. [م َ ن َ / ن ِ] (ص نسبی، ق مرکب) بخلاف عقل و خرد. || بی خردانه. (ناظم الاطباء). بی ادبانه. سبکسرانه. جلف.

معادل ابجد

بی خردانه

872

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری